محل تبلیغات شما



دوباره رسیدیم به عصر جمعه. همون روزی که اگر حال دلت خوب باشه کمتر دلگیر میشی . تقریبا از اواسط هفته هر روز برایم حکم جمعه رو داشته . دمدمای غروب دلم میگیره و احساس تنهایی میاد سراغم شاید از اول صبح تا عصر دوباره چک کنم ببینم آنلاین هستی یا نه اما عصر که میشه هر دقیقه نگاه میکنم ببینم کی آنلاین میشی. گرچه قرار نیست هیچ حرفی بینمون رد و بدل شه اما همین که میبینم هستی دلم آروم میگیره هزار بار حرف های دلم رو مینویسم و پاک میکنم مینویسم و پاک میکنم
روز های بسیاری میگذرد من به امید معجزه ای سکوت کرده ام. این سکوت با فطرتم در تناقض است من با خود میجنگم . این اولین باری است که به خاطر یک نفر این گونه فداکاری میکنم میخواهم دل رنجیده نباشی ناراحت نباشی اما گمان میکنم بیفایده است چنان از من دور شده ای که اگر کل کائنات هم جمع شود یارای اتصال ما را ندارد . اگر نباشی دیگر کسی یارای درک مرا نخواهد داشت . اگر نباشی چگونه هنرم را به اشتراک بگذارم اگه نباشی با چه کسی رازِ دل بگویم اگر نباشی قلبم حوصله ی
چند ساعتی مونده بود به تحویل سال معمولا چون تنهاییم دلم میجوشه و اذیتم تا تحویل سال بگذره گوشی دستم گرفتم و شروع کردم به چرخیدن یک نوتیفیکیشن اومد پیج امام رضا(ع) لایو گذاشته بود. سریع زدم ببینم اونجا چه خبره اشک میومد از چشمام منِ همیشه تنهای دل نازک 6 سال بود که مشهد نرفته بودم و بخاطر اتفاقاتی که افتاده بود احساس میکردم امام رضا ازم ناراحت شده. تو دلم میگفتم آقا جون دیگه نمیخوای دعوتم کنی بیام میبینی حال و روز این روزهامو هنوز مونده بود به تحویل سال

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ملکان